۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

درفش شکوهمند ایران زمین در زمانهای مختلف


درفش شکوهمند ایران در زمان امپراطوری هخامنشی



به گفته هرودوت و گزنفون ارتش ایران در زمان کورش بزرگ و داریوش بزرگ دارای نشانهای برافراشته ای بودند که در راس ارتش قرار میگرفته است .
گزنفون در کتاب آناباسیس خود اشاره نموده است که درفش شاهنشاه ایران عقابی زرین بال با بال های گشوده است که بر نوک نیزه قرار گفته است .  به گفته مورخین این درفش از طلا ساخته شده بوده و بر سر نیزه ای بلند واقع گشته است که در نبردهای ایران با کشورهای دیگر ودر جشن های ملی ایران به احتزاز در می آمده است .
زوناراس مورخ نامدار قرن دوازده میلادی درفش ایران در دوره پیش از کورش بزرگ را ماه و عقابی که خورشید برابر او بوده ذکر کرده است.
درفش شکوهمند ارتش شاهنشاهی کورش بزرگ
درفش شکوهمند ارتش شاهنشاهی داریوش بزرگ

 
بعدها در دوره شاهنشاهی جهانی هخامنشی خورشید و شیر از نمادهای قدرت و شکوه و بزرگی ملت ایران میگردد . کنت کورس نیز خورشید را نماد شکوه و نورانی بودن شاهنشاهی ایران دانسته است. شیر نیز از دیگر نمادهای ملی ما است. بنا به سنگ نگاره های تخت جمشید شیر نماد ایران و گاو یا حیوانات دیگر نماد کشورهای دیگر است . عده ای نیز بر این باور هستند که شیر نشان از سال نو و آمدن بهار دارد و گاو نماد زمستان است و حمله شیر به گاو و پیروز شدن شیر نیز نشانی از نوروز و سال نو است .
خورشید مظهر شکوه ، فر ایزدی و عمر جاویدان در ایران است . و نور خورشید مظهری از قدرت اهورامزداست .
در قرن گذشته درکازادل فاونو واقع در پمپئی موزائیکی از زیر خاکها بیرون کشیده شد که صحنه ای از نبرد ارتش شاهنشاهی داریوش سوم با اسکندر را نشان میدهد. در این نقاشی باستانی درفش ایران به رنگ قرمز یا ارغوانی ترسیم شده است که وسط آن عقابی زرین قرار گرفته است . این اثر برجسته امروزه در دست است و در موزه نگهداری میگردد.
در موزه لوور پاریس جامی موجود است که در یونان قدیم ساخته شده است. در این جام مبارزه یک یونانی با یک سرباز پارسی که درفش ملی ایران را برافراشته است نقش بسته است . مرد یونانی سرباز پارسی را به زیر پای انداخته است است ولی مرد پارسی با اینکه به زیر پای مرد یونانی افتاده ولی هنوز درفش ایران ( که بسیار شبیه درفش کاویانی است ) را بلند نگاه داشته است و نگذاشته که سرنگون شود . زیرا عقیده ایرانیان این بوده که در هیچ شرایطی این نشان ملی نباید به زیر پای بیفتد و سرنگون شود .
درفش در زمان امپراطوری اشکانی
با اندوه بسیار به دلیل آنکه شاهنشاهان اشکانی تاریخ و اقدامات خود را گسترده تبلیغ نکرده بودند و همان اسناد اندکی که از آنان برجای مانده بود توسط شاهنشاهی ساسانی نابود گشت ، اطلاعات ما در این باره بسیار اندک است ولی آنچه مورخین از خرابه های معابد و کاخهای آنان به دست آورده اند درفش ارتش شاهنشاهی و کشوری ایران بنفش و احتمالا با طلا و نقره مزین شده بوده است . پارت ها بدون تردید در قرن دوم میلادی دارای درفشی ابریشمی و بسیار شکوهمند بوده اند . زیرا رومیان بارها در کتب خود بر شکوه این درفش غبطه خورده اند .روی آن نقش اژدهایی نقش بسته بوده . این درفش در بالای نیزه ای بلند قرار داشته است که عده ای بر این باور هستند عقاب در زمان اشکانیان نیز از مظاهر قدرت و شکوه کشوری بود ه است .
درفش در زمان امپراطوری ساسانی
در سنگ نگاره های شاهنشاهی ساسانی ، چندین بیرق ملی به جای مانده است که در هنگام تاجگذاری و لشکر کشی ها برافراشته می شده است . در بیشابور سنگ نگاره ای وجود دارد که متعلق به شاهنشاه شاپور دوم است . پرفسور هرتسفلد آن را رمز گشایی نمود و درفش ملی ایران را در آن روزگار درفشی بلند با پارچه ای دراز تشخیص داد .
آمین مارسلن مورخ نامدار رومی در مورد بیرق ایران در زمان شاهنشاهی ساسانی نوشته است : وقتی ایرانیان میخواسته اند وارد نبرد با دشمنان بشوند بیرق آتشین خود را بلند می نمودند و در مواردی خود شاهنشاه در راس ارتش وارد کارزار میشد.
پرچم شاهنشاه بهرام چهارم از یک میله افقی بلند که دو شراره ضخیم به آن آویزان شده بوده تشکیل گردیده بود . در بالای آن حلقه ای کوچک قرار داشت . به عبارتی می توان گفت که هریک از شاهنشاهان ایران در زمان ساسانی درفش مخصوص خود را داشتند ولی در باطن همگی شبیه به یکدیگر و در کل شبیه همان درفش کاویانی است .
کریستنسن در کتاب تاریخ ساسانیان درباره درفش ایران نوشته است : هرکدام از قسمت های ارتش شاهنشاهی ساسانی را گند می نامیده اند .
تقسیمات کوچتر از آن را درفش و از آن کوچکتر را وشت می خوانده اند .
هر درفش ( یا قسمتی از ارتش ) بیرق خاصی داشته اند که شبیه مربعی بوده است که بر فراز میله ای بلند قرار داشته است . بعضی از شاهنشاهان در میان سپاه بر روی تختی زرین می نشسته اند که درفش های گوناگونی در کنار تخت وی به احتزاز در آمده بوده و بعضی دیگر سوار بر اسب در راس ارتش قرار داشته اند .
در کتبیه ارزشمند نقش رستم که صحنه به خاک افتادن امپراطور روم ( والرین ) در برابر شاهنشاه ایران را نشان میدهد ، شاپور اول با قدرت و شکوهی بی مانند بر روی اسبی نشسته است و امپراطور روم در برابرش به خاک افتاده و در خواست پوزش نموده . در پشت این سنگ نگاره و در پشت نقش شاپور پارچه ای موج دار دیده می شود که همان درفش ایران است .


پیروزی شاپور اول بر والرین

به امید روزی که درفشی شکوهمند کاویانی ، شایسته فرهنگ کهن ایرانی در جهان برافراشته شود

۱۳ نظر:

راضيه گفت...

سلام هاني
مطلب خوب و مفيديه
من اينجور چيزا رو نميدونستم ولي حالا خوب شد اطلاعاتم بيشتر شد
مرسي كه خبر دادي
سبز باشي و برقرار

afshin گفت...

[گل] گلم ...

از خدا شاديتو ميخوام

حکو متها می آیند و می روند ,, آنچه می ماند ایران جاودان و تاریخ

پر فراز و نشیب آن است ......



** خداوند نگهدار ایران باد **
مواظب خودت باش عزيز [گل] [بدرود]

ناشناس گفت...

سلام. مطلب تاریخی زیبائی بود. تاریخ سرزمین باستانی ایران سرشار از افتخارات با شکوه و بی بدیل است ان شاء الله که همواره ایران و ایرانی سرفراز و سر بلند باشد .رضا رئیسی

ستاره گفت...

سلام آریاناز عزیزم

ممنون که بفکر چشمان سالمندان هم هستی

خیلی عالی نوشتی و اطلاعاتی بدست آوردم که تا بحال نمیدانستم.
اسم موزه ای که آن موزائیک مربوط جنگ داریوش سوم و اسکندر در آن نقش بسته است را ننوشتی
من هم عاشق پرنده ها هستم چه پرنده های شکاری بزرگ و چه گنجشک های کوچک

شاهین گفت...

درود
آریاناز عزیز من هم با تو هم اندیش هستم.جای این پرت و پلا گویی ها در چنین فضایی نیست.ولی من به هیچ روی دیدگاه اینان را پاک نمیکنم به چند شوند.یکی اینکه همه آزاد هستن در وبلاگ من دیدگاه های خودشون رو بیان کنند.چه با آنها هم اندیش باشم که نباشم.ولی هنگامی هم که دیدگاهی کثیف داشته باشند حتما باید چشم به راه پاسخ کوبنده ی من هم باشند.کسانی مانند محبوبه ی عزیز که بسیار خوش بیان و با ادب هستند هم بسیار خشنود میشم باهاشون بحث کنم.دوم اینکه همه ببینند این اهریمن خوی ها چه دیدگاه های پلیدی دارند و...
جستار بسیار نیکویی بود.به راستی که تاریخ ایران سرتاسر شکوه هست.امیدوارم دوباره به همان روزها برگردیم.اون موزائیکی که نبرد داریوش بزرگ و اسکندر گجسته بر آن نقش بسته بود در کدامین موزه ست؟چندی پیش از رادیو شنیدم که کره جنوبی از انگلستان (یا یک کشور دیگر) خواسته دو کتاب تاریخی که در چنگ هزار و هشتصد و خرده ای از کشور آنها برده و در موزه دارند به آنها بازگردانند.خوش به حال کره ای ها که چنین تاریخ و فرهنگشون براشون عزیزه.به راستی اگر اشیا باستانی ما به کشورمون برگردند ایران بزرگترین موزه ی جهان نمیشود؟افسوس و صد افسوس
در پناه اهورا

پسرک آریایی گفت...

درود دوست من
شرمنده واس اینکه دیر سر زدم
امتحانا و...
وصل نمیشدم اینترنت
خوشحالم سر زدید
متن جالبی بود استفاده نمودیم
درود بر ایران زمین و ایرانیان
اگر مایل به تبادل لینک بودی خبر بده
بدرود

ستاره گفت...

دیروز تولد سهراب آزادی ما بود...کسی که باید باشد اما نیست.

روحش شاد...آرزویش نزدیک

به روزم و منتظر حضور سبزتان

وهومن گفت...

درود مهربان گرامی
«بگیر ای جوان جای سرو سهی
که سنگر نباید که ماند تهی
درفش سر افراز را بر فراز
که تا جاودان باد در اهتزاز»
سپاس گذارم از این همه تلاش و عشق به میهن دربس خور ستایش است و راستی که مهربانا چه نیک به « گرد آفرید» را می مانی.
دوست گرامی ایران از این فراز و فرودها بسیار بخود دیده است و همچنان همچنان سربلند و سرافراز چون دماوند و زردکوه پا برجای ایستاده است.
دیر زمانی است که اهریمن چشم نابودی به این سرزمین دوخته است و در هر روزگاری خود را بایک چهر پلید می نمایاند .نخست درپیکر اژدهای سه پوزه سه سر شش چشم بنام زهاک ،روزگاری در کسوت اسکندر پتیاره بی دین بدکردار، زمانی در جامه دیوان ژولیده موی از تخمه خشم (بگفته اوستا)یا همان تازیان بیابانگرد امااین بار با شمشیر دین ، زمانی در کالبد چنگیز و هلاکو خان مغول،..وامروز در کسوت مشتی تازی پرست ضحاک نژاد که در هیچ دوره ای بسان امروز اهریمن اینسان نتوانسته بود به این سرزمین مزدا آفریده آسیب برساند.
و براستی که:
جای آن دارد که خون ریزد زچشم روزگار
در عزای کشور داراب و ملک مازیار
میهن برزین و خاک برمک و ملک قباد
کشور اذر گشسب و سرزمین شهریار
پایگاه پاک دینان مامن آزادگان
سرزمین رستم و جولانگه اسفندیار
مهد بو مسلم که از تدبیر و از شمشیر او
در کف عباسیان امد زمام اختیار
بیشه یعقوب لیث آن شیر میدانهای جنگ
آنکه نامش هست تاپایان عالم پایدار
جایگاه سربداران کز پی کسب شرف
از وطن کردند اقوام مغول را تارو مار
مسکن ابن مقفع زادگاه بو علی
پرورشگاه غزالی معرفت را پود و تار
............
یارب آن ایران من با آنهمه فر و شکوه
باری آن ایران من با آنهمه عز و وقار
اینچنین افسرده و پژمرده و ژند و نژند
اینچنین دلخسته و پر بسته و زار و نزار
ای زبانم لال گردد نام فردوسی خفیف
ای دو چشمم کور گردد نام حافظ ز اعتبار
............
کشته بو عمار و بو هانی و صد ها گند و بو
جانشین بویه و سیبویه و آل زیار
........
نیستند ایرانی اینان از عرب هم بدترند
چون عرب رابا باشد از فرهنگ ایران افتخار
......
فر یزدانی خورد بر فرقشان مانند پتک
پرچم ایران رود در چشمشان مانند خار
.....
نیست باکی که گر جانم را بگیرند این خسان
نیست پروای گر چو منصور ار بدارندم به دار
زانکه من جز نام ایرانی نمی آرم به لب
زانکه من جز بهر ایرانی نمی گویم شعار
*****
باسپاس از شما مهربان ارجمند
پایند باد دین بهی
جاوید باد سرزمین مزدا آفریده ایران

سمیرا اصلاح طلب و سبز اندیشی عاشق گفت...

درود بر تو عزیزم

سپاس از حضور سبزت

شعری که واسم نوشتی رو خیلی دوس داشتم اگه ممکنه کامل واسم بنویس

مراقب خودت باش عزیزم

التماس دعاد ارم خیلیییییی زیاد

تابعد

راستی من همیشه منتظر گرمای حضورت هستم

اللهم عجل لولیک الفرج

درپناه خالق سبز اندیشان سرشار از اندیشه های ناب سبز باشید

سمیرا اصلاح طلب و سبز اندیشی عاشق گفت...

درود بر تو عزیزم

سپاس از حضور سبزت

شعری که واسم نوشتی رو خیلی دوس داشتم اگه ممکنه کامل واسم بنویس

مراقب خودت باش عزیزم

التماس دعاد ارم خیلیییییی زیاد

تابعد

راستی من همیشه منتظر گرمای حضورت هستم

اللهم عجل لولیک الفرج

درپناه خالق سبز اندیشان سرشار از اندیشه های ناب سبز باشید

Aria Animation گفت...

سلام آریاناز - - - و دوستان خوبی که در نظرات این وبلاگ شرکت میکنند.
خیلی خیلی ممنونم از این اطلاعات مفیدی که در این پستها دادین.
خیلی برام جالب بود و تابحال جایی با این مطالب برخورد نکرده بودم.
قسمت مهم و خوب این مطالب اشاره به کتب و استاد معتبری ست که میفرمایید.
از شیوه ای که در اطلاع رسانی و پیشبرد آن بکار گرفته اید بسیار خوشم اومد. بنظرم با همین ریتم حرکت و با نگرش بیشتر به جزئیات و مفاهیم و ریشه ها میتونیم به نتایج بهتری هم برسیم.
من به شخصه به خاطر شرایط غلطی که در مدارس برای دروس در نظر گرفته میشه، به خصوص نسبت به درس تاریخ و چنین مطالبی جداً تنفر پیدا کرده بودم و به صورت عجیبی از تمام این مطالب گریزان بودم.
فکر میکنم وبلاگ شما نقطه ی آغاز خوبی برای من بود تا بتونم مطالبی رو که در ریشه ی ما و فرهنگ اصیل و درستی که تحریف و فراموش شده رو بهتر بشناسم و راهی برام باز بشه تا مطمئنتر بتونم در موردشون تحقیقات مناسب داشته باشم.
امیدوارم به این کارتون ادامه بدین و بدونین از نظر ما این کار شما مقدسه.
براتون آرزوی موفقیت میکنم.

www.AriaAnimation.blogspot.com
AriaAnimation@Gmail.com
(;

آرتمیس آریانژاد گفت...

درود
جستاری نیکو بود،سپاسگزارم
پاینده ایران

آریا گفت...

سلامی به زیبایی نام اهورا مزدا
به بلندای نام بزرگ ایران زمین
وبلاگ شما رو دیدم و خوشحال میشم که شما هم به وبلاگم سر بزنید و با هم تبادل لینک داشته باشیم و حتما بگو که با چه نامی لینکت کنم.
اگه دوست داشتید این بنده حقیر را با نام ایزدمهر لینک کنید
با سپاس فراوان
آریا